هر روز که می گذرد به رفتن تو نزدیک تر می شویم. من نمیدانم با این اندوه چطور کنار بیایم. یعنی روزهایی را تصور کنم که تو دیگر در آنها نیستی. دلم میخواهد صبور و ساکت باشم اما خسته و بی حوصله و رها شده ام. حتی نمیدانم چه خداحافظی مناسب این جور وقتهاست. خداحافظ باز هم میبینمت، خداحافظ دیگر نمی بینمت. همه چیز در هاله ای از ابهام می ماند و تو میروی.
از یادداشت های خانم پاپن هایم...برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 28 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 3:57
بعد از ادوارد هاپر حالا چشمم نقاشی های دیوید هاکنی را گرفته. با دیدن بعضی هایشان یاد فیلم وس اندرسون، استروئید سیتی افتادم. احتمالا بخاطر تشابه رنگ ها و تصاویر در فیلم و نقاشی ها است.
از یادداشت های خانم پاپن هایم...برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 21:45
برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 31 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 21:45